41. درود خداوند بر تو؛ ای ریحانه
توی این گرما، آدم می پزد! چه رسد به من...
توی این گرما، مصادیق بدحجابی برادران را نادیده می گیرم و آستین کوتاه می پوشم. از همین آستین کوتاه های کوتاه!
دمپایی هم می پوشم، بدون جوراب. تا پاهایم در کفش تاول نزند
باز هم گرمم است...
تازه تشنه هم هستم... خدایا؛ پس کـِی افطار می شود؟
توی این گرما، آدم خجالت می کشد. من هم خجالت می کشم...
وقتی می بینم
توی این گرما، با زبان روزه، چادر سر کرده ای
تازه ساق و مانتوی بلند و مقنعه هم از زیر چادر پوشیده ای
با جورابی زخیم و کفشی رو بسته...
عرق می کنم. نه از گرما، این بار از شرم
که تو خواهرم، ای ریحانه، چه صبری داری که در این گرما، هم دینت را حفظ کرده ای، هم دلت را
خوشا به حالت که خداوند بر تو درود می فرستد: سَلاَمٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ 1
و وای به حال من...
وقتیکه نمی توانم این گرما را تحمل کنم، چگونه آتش جهنم را تحمل کنم؟
... قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ 2
تقدیم به موج وبلاگی صبر ریحانه ها
2- ... به آنها بگو آتش دوزخ از این هم گرمتر است اگر بفهمند!/ سوره توبه آیه 81
و با تشکر از سایت پارس قرآن
وبلاگ+میرآخور
- ۹۲/۰۵/۱۰