چهارمین قطره: گرمای تابستان، روزه، چادر مشکی؛ “صبر ریحانه ها “
هیچ کاری به فواید حجاب ندارم، کاری به اینکه در کجای قرآن اسم چادر آمده هم. بحثم مُضر یا مفید بودن پوشش نیست. فقط میخواهم بگویم، اگر به چیزی، هر موضوعی (خوب یا بد) اعتقاد پیدا کردی، اینگونه محکم پای آن بایست.
مثل این ریحانههای چادری که از داغی دنیا به زیر خنکای چادرشان پناه بردهاند، مثل این بانوهای چادری و غیرچادری محجبه، که ۱۵ ساعت روزه داری و هُرم گرمای تابستان هم، حرمت حجابشان را نمیکاهد.
اگر هر کس، به هر چیزی که معتقد بود پای آن اینگونه محکم می ایستاد، دنیا گلستان میشد.
امروز هوا خیلی گرم بود و من که دارم از حال میروم. حالا هم که دارم این کلمات را کنار هم قرار میدهم تا اجابتی باشد به دعوتِ “صبر ریحانهها” فقط ساعتی تا افطار باقی مانده. ریحانهی من تازه از بیرون آمده. همینجور که دارد چادرش را آویزان میکند لبخند دلبرانهایی حوالهی من که این گوشهی اتاقم نشستهام میکند و شادمانه میرود برای تدارک افطار. انگار در ماه میهمانی، او و اوها، میزبانند.
آخدا؛ فکر میکردم فقط ما زمینیها وقتی میزبان باشیم پُزِِ داشتههایمان را به مهمان میدهیم اما نگو تو هم انگار داری صبر ریحانههایت را به رخ ما میکشانی، خوب، حق هم داری. این فرشتههای زمینی، تعبیر “انی اعلم ما لا تعلمون“ت هستند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبعدازنوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• (ان المؤمن أشد من زبر الحدید، ان الحدید اذا أدخل النار تغیر، و ان المؤمن لو قتل ثم نشر ثم قتل لم یتغیر قلبه)
امام صادق علیه السلام فرمود: مومن از پاره های آهن سخت تر و استوارتر است، آهن را چون در کوره آتش بری تغییر می کند، اما مومن اگر کشته شود و زنده شود و باز کشته شود، هرگز تغییری در باور استوارش پدید نمی آید !
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از وبلاگ آینده از آن حزب الله
- ۹۰/۰۵/۲۴