31. زن باشی و ...
يكشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۰۶ ب.ظ
اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری، ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد؛ اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی، ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی؛ اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی، ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی؛ اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید، ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی؛ اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی، ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی؛ اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو در پوشش بودن های تو خریداری و خواستگاری وجود نداشته باشد؛ اینکه جوری حرف بزنی، قدم برداری و پوشش داشته باشی که همکارت، استادت، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود؛ همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا: «دختران امت پدرم، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند، ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن! طوری که هیچ چشم و ابرویی، ناز و کرشمه ای، پول و مکنتی نتواند جایگزین آن شود! تقدیم به موج حریم ریحانه ها
متن از +توحی د |
- ۹۲/۰۵/۰۶