صبر ریحانه ها

صبر ریحانه ها
آخرین نظرات

رُوی عن سیدنا جعفر ابن محمد الصادق علیه السلام:
«أَفْضَلُ الْجِهَادِ الصوْمُ فِى الْحَرّ.»1

و عن سیدنا امیرالمؤمنین علی ابن ابی طالب روحی فداه :
«المُجاهِدون تُفتَح لَهُم اَبوابُ السَّماء»2

از آقایمان امام صادق درودش باد نقل شده:
«از برترین جهادها، روزه در حرارت و گرما است.»

و از آقایمان امیرالمؤمنین جانم به فدایش نیز:
«درهای آسمان برای مجاهدان گشوده می شود.»

_____________________________

1. بحارالانوار جلد96 صفحه256
2. غرر الحکم و درر الکلم، شماره 1347
+ موج وبلاگی صبر ریحانه ها (تابستان+روزه+حجاب)

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

هوا گرم باشد
چند روز آب نخورده باشی
تشنه باشی
داغ شش برادر، دو پسر، 35 عمو زاده و برادر زاده و خواهر زاده و... دیده باشی
و میانه ی میدان هروله کنی برای نجات بچه ها
هوا گرم باشد، آن هم گرمای طاقت سوز عراق
سه روز آب نخورده باشی وچادر  خاکی میراث مادر را محکم گرفته باشی
امام زمانت را حسین علیه السلام را می بینی که لبخند می زند به رضایت
چادرم را که جابه جا می کنم این روزها روی سرم
سر صلاه ظهر، با دهان روزه و تشنه ی تشنه ی تشنه
حلاوت و خنکای نگاه مهربانت
از هر عسلی شیرین تر است
بانوی مهربانی که عاشق حسین علیه السلام بودی و حسین علیه السلام عاشق تو
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از وبلاگ عشقستان اسماعیل 

تابستان که می شود، عده ای گرما را بهانه بی حجابی در جامعه می کنند که فلان است و بهمان. اما دقیقاً همین عده در زمستان هم حجاب علیه السلامی ندارند.
محتاج نگاه
بگذارید اینگونه نگاه کنیم گرمای تابستان است. عده ای از سر دلسوزی نگران تو هستند که تو با این چادر سیاهت در این گرما از حال بروی و عده ای دیگر هم اینگونه در سر می پرورانند که این طفلی را نگاه کن. در این گرما چه فلاکتی می کشد با این چارقد! و چه بسا نگاه این عده هم از سر دلسوزی باشد ولی از نوع تحقیر و تمسخر. انگار که یکی چوب برداشته و ایستاده بالای سرم که چادر سرم کنم.
خب گروه اول، دلسوزی شان قابل احترام است اما بادی بگویم حجاب داشتن آن هم چادر در ظاهر شاید مشکل به نظر بیآید و چند درجه گرما را بیشتر از حد حس کنی و حتی بروی تا جایی که از حال بروی ولی جای نگرانی نیست.
گر نگهدار من آنست که من می دانم                                شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد
و امّا دسته دوم باید به این گروه عرض کرد؛ آهای بعضی ها! چطور شما در سرما و گرما از خواب و خوراکتان می زنید تا به آرایش و بزکتان برسید تا وقتی در کوچه و خیابان ظاهر می شوید هرچه بیشتر جلب نظر کنید و نگاه های بیشتری را به سوی خود بکشانید؟؟!؟
(توجه کرده اید چقدر از خودگذشتگی دارید شماها!!؟ ) البته جای تحسین دارد سختی را به جان بخری تا نگاهی را جلب کنی. اما کدام نگاه ؟!؟
من نیز محتاج نگاهم! تابستان باشد و گرم باشد و چادر به سر کنی و دلبری کنی از خدایت. دلم ضعف می رود برای نگاهش.
تاج بندگی
این را هم بگویم که معتقدم حجاب جزئی از وجود یک زن است و چیزی جدای از او نیست که احساس سختی کند. مثل این است که مثلاً بگوئیم سختم است این دو دستم را با خودم ببرم و بیاورم با این زبان روزه!

چادر و حجاب من نیز جزئی از وجود من است و همه چیزش را به جان میخرم تا نگاهی را بر سرم احساس کنم و دلبری کنم از اهل آسمان و خدا مباهات کند به فرشتگانش که ببینید بنده ام را در اوج جوانی و زیبایی پسندی و جلوه گری که خلق و خوی سن اوست پا می گذارد روی خواسته ی دلش و خواست و طاعت مرا مقدم می دارد. اعتراف می کنم که تاج بندگی خدا را بر سر دارم وقتی:
تابستان باشد و گرمای خرما پزان باشد و روزه باشی و لب هایت خشک شود و گلویت خشک تر....

پی نوشت: لبیک به دعوت موج وبلاگی "صبر ریحانه ها"

به پیوست لبیک دعوت می کنم از مدیران محترم وبلاگ های ریگستان، طلبه های ونوسی، یادداشت های یک طلبه، نوای دل، دریای دل، راحیل، صفحات خط خطی، وائل، کاتب باشی، خط قرمزها، عکاس مسلمان، پری برای پریدن، کناد، سنگر انفرادی و فقهی و حقوقی که به این موج بپیوندند.

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

از وبلاگ سراج 

                                                                 

هیچ کاری به فواید حجاب ندارم، کاری به اینکه در کجای قرآن اسم چادر آمده هم. بحثم مُضر یا مفید بودن پوشش نیست. فقط می‌خواهم بگویم، اگر به چیزی، هر موضوعی (خوب یا بد) اعتقاد پیدا کردی، اینگونه محکم پای آن بایست.
مثل این ریحانه‌های چادری که از داغی دنیا به زیر خنکای چادرشان پناه برده‌اند، مثل این بانو‌های چادری و غیرچادری محجبه، که ۱۵ ساعت روزه داری و هُرم گرمای تابستان هم، حرمت حجابشان را نمی‌کاهد.
اگر هر کس، به هر چیزی که معتقد بود پای آن اینگونه محکم می‌ ایستاد، دنیا گلستان می‌شد.
امروز هوا خیلی گرم بود و من که دارم از حال می‌روم. حالا هم که دارم این کلمات را کنار هم قرار می‌دهم تا اجابتی باشد به دعوتِ “صبر ریحانه‌ها” فقط ساعتی تا افطار باقی مانده. ریحانه‌ی من تازه از بیرون آمده. همینجور که دارد چادر‌ش را آویزان می‌کند لبخند دلبرانه‌ایی حواله‌ی من که این‌ گوشه‌ی اتاقم نشسته‌ام می‌کند و شادمانه می‌رود برای تدارک افطار. انگار در ماه میهمانی، او و اوها، میزبان‌ند.

آخدا؛ فکر می‌کردم فقط ما زمینی‌ها وقتی میز‌بان باشیم پُزِِ داشته‌هایمان را به مهمان می‌دهیم اما نگو تو هم انگار داری صبر ریحانه‌هایت را به رخ ما می‌کشانی، خوب، حق هم داری. این فرشته‌ها‌ی زمینی‌، تعبیر “انی اعلم ما لا تعلمون“‌ت هستند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــبعدازنوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• (ان المؤمن أشد من زبر الحدید، ان الحدید اذا أدخل النار تغیر، و ان المؤمن لو قتل ثم نشر ثم قتل لم یتغیر قلبه)
امام صادق علیه السلام فرمود:  مومن از پاره های آهن سخت تر و استوارتر است، آهن را چون در کوره آتش بری تغییر می کند، اما مومن اگر کشته شود و زنده شود و باز کشته شود، هرگز تغییری در باور استوارش پدید نمی آید !

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از وبلاگ آینده از آن حزب الله

قرار است من اینجا از هنر مردم بنویسم. و تا الآن هم از این موضوع تخطی نکرده ام. از این به بعد هم تخطی نخواهم کرد. اما موضوع اینجاست که همیشه هنر مردم در دستنوشته ها و کاشی ها و در ودیوار که خلاصه نمی شود! یکبار مردم، اهالی غزه اند و هنرشان مقاومت. یکروز هنر مردم در راهپیمایی 22بهمن تجلی می کند. یک دفعه هم بعضی از این مردم می شوند مرد خدا و هنرشان می شود شهادت. و من باید برایشان بنویسم. اینبار اما هنر را دختران ما می آفرینند که گرمای تابستان از سنگر حجاب و روزه درنمی بردشان. بعضی ها گفتند این مسئله ی شخصی آن هاست. به ما ربطی ندار. برخی گفتند این ها به جو خانواده بر می گردد هنر نیست. بزرگواری هم فرمود این حرف ها شائبه ایجاد می کند. دین و دنیا قاطی می شود. اما به اعتقاد من حفظ سنگر حجاب و روزه در این فصل همانقدر مهم است که حفظ غزه. واین حجاب همانقدر قیمت دارد که آن خون. حالا نمی دانم چرا نباید این روزه داری و حجاب را تحسین نمود! این اثر ناقابل تقدیم به ریحانه های صبورمان:

و قابل توجه آنها که حجاب را به بهانه ی روزه، روزه را به بهانه ی گرما یا هر دو را به بهانه سومی رها می کنند
این پست به دعوت خواهر بزرگوارم (زیتون) تقدیم شد. من نیز از این دوستان دعوت می کنم:
وتر ، طراح جوان ، ترنج ، آرت مبارز ، گرافیک خانه ، دوئل ، پلخمون ، سنا ، دعبلانه ، شق القلم ، یک فیلم ساز ، لباس پلنگی ، فرزدق وار ، خدا بود و.... ، شلمرود ، چلچله ، آبی ، منچ ، عطر خاک ، ساقیانه ، نجوا به سبک ما ، همسایه ، هنر در مدرسه عشق ، لاهوتیان ،

تا با هر هنری که دارند دست به این تحسین بزنند.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از وبلاگ گلمیخ

تابستان شود
زمستان شود
من همینم
چادرم هم همین است
اصلا من و او به هم عادت کرده ایم

او هم با من روزه میگیرد
او مرا کمک میکند بهتر روزه بگیرم
افضل الاعمال من است

راستی باید تقدیر کنیم
نه از خودمان
از چادر ، که روزه ی تابستان را لذت بخش کرد
و این همت شما دوستان را میرساند

أفضل الأعمال ما أکرهت نفسک علیه.
برترین کارها آنست که خویش را بانجام آن مجبور سازى

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از وبلاگ طلبه

تابستان باشد و گرمای خرما پزان. بعد دوست داشته باشی گوش به حرف خدایت بکنی؛ دوست داشته باشی جوری لباس بپوشی که خواسته، تو بمانی با چند متر پارچه که درجه پختن‌ت را هم بیشتر می‌کند! اما غمت نیست؛ دل وقتی بخواهد گرما و سرما نمی‌فهمد.
حالا بیایید معادله‌ بالا را در زمان ماه مبارک رمضان حل کنیم، چه جوابی می‌گیرید؟
روزه +گرما + حجاب. دقیقا به خاطر همین ویژگی‌هاست که خیلی وقت‌ها مشتاق "ریحانه" بودنمان می‌شویم. مشتاق برای این همه چیزهایی که خیلی‌هاش به راحتی کنار هم قرار نمی‌گیرد، و اگر امر او نباشد با دودوتا چهارتا کردن‌های ما منطقی به نظر نمی‌رسند، اما  وقتی که پای رفاقت تو وسط باشد، همه‌ی معادله‌ها جور دیگری می‌شوند. جان‌باختن ‌ها، دل‌دادن ها، دل‌کندن ها...

همه این‌ها جای تحسین دارد، حالا تقدیر اصلی کار خود حضرت حق است. اما ما هم وظیفه خود دیدیم که تشکر کنیم هر چند کوچک و همین باعث شد تا یک موج راه بیاندازیم و همه "ریحانه" ها دور هم جمع شویم، در 4 زمینه عکس، گرافیک، نظم و نثر با موضوع پوشش، روزه و تابستان کار کنیم تا شفاف‌تر شود جواب این معادله برای خیلی‌هایی که تعجب می‌کنند از "صبر ریحانه‌ها".
از همه‌ی طراح‌ها، گرافیست‌ها، هنرمندها، خلاق‌ها اعم از زن و مرد، پیر و جوان دعوت ویژه می‌شود که درباره تابستان+حجاب+روزه، بنویسند، عکس بگیرند یا طرح بزنند و همراه ما باشند در این موج تا عید فطر که به ساحل برسیم.
***
این هم آدرس وبلاگ موج: http://reyhaaneha.ir/
از دوستان زیر نیز دعوت می شود ؛ تا با قلم و طرح های خود همراه و حامی ما باشند:
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
از وبلاگ: زیتون